وقتی یه آهنگ میتونه ایننننقدددددر شامل حالم باشه
با خودم میگم این درد مشترکای فریاد نشده مرهمشون کجاس؟
بعد با خوش خیالی و خوش باوری امید میدوزم به آینده
که چقدرنقاط مشترک دارم با مردم.
احتمالات و ٤٧ و غیره رو میذارم کنار و بهش میگم دعام کنه.
امروز داشتم سعی میکردم خودمو سرزنش کنم که سراغ رانندگی نمیرم،بعد فهمیدم من متروی شلوغ پلوغو دوست دارم
آدمایی که کفشمو له میکنن، فروشنده هایی که جنسای دوزاری میفروشن
من مثل یه درونگرام که دوست داره وسط جمعیت تو خودش فرو بره