رخوت نزدیک ترین کلمه س. چند وقته حس میکنم اونقدر که لازمه کلمه و لفظ وجود نداره. فکر میکنم احساساتم الان رو قسمتی از پیوستاره که هنوز اسمی براش وجود نداره. اسمش باید میبود هرانیت. من حالم خیلی هرانیته. یا از صبح که بیدار شدم تلمناس بودم. یا وقتی بهت فکر میکنم ملاشیتانوسیف تمام وجودمو پر میکنه. اینطوری مثلا.
دوباره تنهایی.چقدر وحشت دارم من ازش. چقدر غمگینم میکنه. فعلا که کلمه ای درست نشده پس رخوت، نزدیک ترین کلمه س.